حکمتهاي وضو در روايات
حکمتهاي وضو در روايات
حکمتهاي وضو در روايات
الف: حکمتهاي وضو در گفتار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم:
مرحوم صدوق (قدس سره) نقل فرموده که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پس از نماز صبح بين الطلوعين در مسجد مي نشستند و به سؤالات مردم پاسخ مي دادند. روزي دو نفر نوبت گرفته در محضر حضرت سؤالاتي طرح کنند. حضرت به اولي فرمود: گرچه شما قبل از آن برادر آمديد، لکن نوبت خود را به ايشان بدهيد. چون شما اهل کرم و ايثار هستيد و او کار لازمي دارد و مستعجل است. (ادب رعايت نوبت را حضرت در آنجا آموختند). بعد فرمودند: من بگويم براي چه کاري آمده ايد يا شما مي گوييد؟
عرض کردند: يا رسول الله شما بفرماييد.
فرمود: يکي براي ياد گرفتن مسائل حج و ديگري براي سؤال و آموختن مسائل وضو آمده است . آنگاه سؤالها را جواب دادند:
وضو گرفتن، يعني شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها؛ شستن صورت، يعني خدايا هر گناهي که با اين صورت انجام دادم آن را شستشو مي کنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم. و با پيشاني پاک سر بر خاک بگذارم.
شستن دستها در وضو يعني خدايا از گناه دست شستم و گناهاني را که با دستم مرتکب شده ام، با شستن دست، آن را تطهير مي کنم.
مسح سر در وضو يعني خدايا از هر خيال باطل و هوس خام که در سر پروراندم، سرم را تطهير مي کنم و آن خيالهاي باطل را از سر به دور مي افکنم.
مسح پا يعني خدايا من از جاي بد رفتن پا مي کشم و اين پا را از هر گناهي که با آن انجام داده ام تطهير مي کنم.
اگر کسي بخواهد نام مبارک حق تعالي را بر زبان آورد، بايد دهان را تطهير کند. مگر مي شود با دهان ناشسته انسان نام خدا را ببرد؟ بايد دهان را با آب مضمضه کند و بشويد. (1) اين گوشه اي از حکمتهاي وضو است.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز مي فرمايند: «يحشر الله عزوجل أمتي يوم القيامة بين الامم غرا محجلين من آثار الوضوء» (2) امت من در قيامت ميان ساير امتها ممتاز، نوراني محشور مي شوند و اين بر اثر وضوي آنان است.
علت اين که از نماز و ساير عبادتها لذت نمي بريم، عدم آشنايي ما به اين حکمتهاست. آنان که از عبادت لذت مي برند، چيزي را با آن تبديل نمي کنند.
ب: حکمتهاي وضو در بيان هشتمين امام
«ان علة الوضوء التي من أجلها صار علي العبد غسل الوجه و الذراعين و مسح الرأس و القدمين، فلقيامه بين يدي الله تعالي و استقباله اياه بجوارحه الظاهرة و ملاقاته بها الکرام الکاتبين، فيغسل الوجه للسجود و الخضوع و يغسل اليدين ليقلبهما و يرغب بهما و يرهب و يتبتل و يمسح الرأس و القدمين لأنها ظاهران مکشوفان يستقبل بهما کل حالاته و ليس فيهما من الخضوع و التبتل ما في الوجه و الذراعين». (3)
اصولا اسرار الهي داراي حقايقي است که (لا يمسه الا المطهرون) (4). اگر حقيقت قرآن را جز افراد با طهارت نمي يابند، حقيقت اين عبادات را هم جز افراد پاک نمي يابند. عبادت در کام انسان پاک لذت پيدا مي کند و هيچ چيزي وي را به خود مشغول نخواهد کرد.
در وضو، شستن صورت با صابون کافي نيست؛ شستن صورت با نيت لازم است. اگر کسي صورت را با اين قصد بشويد که خدايا براي وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهير کردم و براي اين که با چهره اي پاک به سوي تو و در خاک تو بيفتم، او به اسرار عبادت پي برده است. و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات مي کند. دستها را مي شويد تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخيزد و سر و پا را مسح مي کند، چون در نماز سر او پيداست و پاهاي او به طرف قبله است؛ بايد با فکر پاک و با پاي پاک و از سر تا پا پاک باشد تا به طرف خداوند سبحان بايستد و لذت ببرد. لذا حضرت فرمود: چون بنده مي خواهد برابر حق تعالي بايستد و کرام الکاتبين را ملاقات کند بايد اعضا و جوارح پاک داشته باشد.
پاکي از رجس و پليدي
قرآن کريم فرمود: (ان الشرک لظلم عظيم) (5) يا: (انما المشرکون نجس) (6) يا: (و ما يؤمن أکثرهم بالله الا و هم مشرکون) (7) مراد از اين نجاست در آيات مذکور، نجاست و قذارت باطني است. اگر چه به صورت ظاهري پاک باشند؛ چون رؤيت و ديدن هر چه غير خداست و اعتماد به هر چه غير اوست و اقوال و افعال و حالات را به غير او نسبت دادن، شرک باطني و مخالف توحيد خالص است. پس کسي که وضو مي گيرد، مي خواهد از اين پليدي و رجس درون پاک شود تا موحد مخلص براي مناجات با خدا گردد. اين متطهر و پاکيزه، هيچ چيز او را نجس نمي کند: «المؤمن لا ينجسه شيء» (8)
در روايتي از امام باقر (عليه السلام) آمده و از بعضي اخبار نيز استفاده مي شود که دروغ گفتن يا ظلم کردن يا سرودن اشعار باطل و لهوي وضو را نقض مي کند. (9) اين نکته لطيف يکي از حکمتهاي باطني وضو است.
اگر براي کسي ثابت شد که انسان موجودي ابدي است، و نيز ثابت شد که مي تواند به مقام بالاتر نايل شود، همه کوشش و تلاش را در اين راه صرف مي کند که چگونه به آن مقام برسد.
هر کدام از دستورات ديني ما، از طهارت تا تولي و تبري، روحي دارند و بدني. اين راه را قرآن کريم از طهارت شروع کرده تا ما را به اسرار بقيه ي عبادات آشنا کند؛ زيرا مثلا هدف جهاد تنها حفظ آب و خاک نيست؛ بلکه آنچه مهم است رسيدن به حکمتها و باطن عبادات است.
در آيه سوره مائده فرمود: تيمم بگيريد، دست خاک آلود را به صورت بکشيد تا پاک شويد. معلوم مي شود که هر عبادتي را که خداوند متعال دستور داده، بر اين مبنا بوده است که انسان تنها بنده او شود و از بندگي ديگران برهد.
هيچ دشمني بدتر از دشمن دروني و هيچ آلودگي بدتر از پليدي نفس نيست. (10) لذا تمام اين عبادتها براي آن است که انسان از راههاي مختلف، از اين غرور و خودخواهي رهايي يابد.
همه دستورات براي تطهير است. انسان نماز مي خواند براي آنکه طاهر شود روزه مي گيرد براي آنکه طاهر شود، جنگ مي کند تا زمينه را براي طاهر شدن آماده کند.
پي نوشت ها:
1- من لا يحضر، ج 2، ص 202، ح 2138.
2- بحار، ج 80، ص 237.
3- وسائل الشيعه، ج 1، ص 395.
4- سوره ي واقعه، آيه ي 79.
5- سوره ي لقمان، آيه ي 13.
6- سوره ي توبه، آيه ي 28.
7- سوره ي يوسف، آيه ي 106.
8- محاسن برقي، ج 1، ص 225، ح 404.
9- کافي، ج 4، ص 89.
10- قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «أعدي عدوک نفسک التي بين جنبيک» (بحار، ج 70، ص 64).
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}